بلاگ ارغنون | درباره فلسفه و فیلسوفان صفحه اصلی درباره ما ورود / ثبت نام مترجم ورود / ثبت نام کاربر واژه نامه فلسفی واژه نامه توصیفی

شما اینجا هستید: ارغنون > بلاگ > فیلسوفان معاصر؛ برونو لاتور (2022-1947)

فیلسوفان معاصر؛ برونو لاتور (2022-1947)


فیلسوفان معاصر؛ برونو لاتور (2022-1947)

‌برونو لاتور فیلسوف فرانسوی و پیشگام مطالعات علم و تکنولوژی بود. ژیل دلوز و میشل سِرس از جمله فیلسوفانی بودند که از لاتور تأثیر گرفتند. دامنه‌ی پژوهش‌های او که فلسفه، تاریخ، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی علم را دربرمی‌گرفت حتی تا موضوعات متفاوتی همچون زیست‌شناسی میکروب‌ها، دین، زیبایی‌شناسی، برنامه‌ریزی شهری و نظام قضایی نیز گسترده بود. برخی اصطلاحات تخصصی‌ای که او استفاده می‌کرد (همچون «جعبه سیاه»، «هیبرید»، «شبه‌شیء») جایگاه خود را در درون واژگان فلسفی تثبیت کرده‌اند.
لاتور با توسل به استعاره‌ی طراحی نرم‌افزار آثار خود را همچون مجموعه‌ای سازگار توصیف می‌کرد، هرچندکه در ذیل یک حوزه‌ی واحد از اندیشه نگنجند. او در کتاب «در جست‌و‌جوی تکنیک-علم: بستری برای مادّیت» (2003) خاطرنشان می‌کند که به‌تعبیر آنه‌‌ماری مول یک «فیلسوف تجربی» است، کسی که با کار میدانی و مطالعه‌ی موردی در باب زمان، مکان و کنشگری کاوش می‌کند. او این برنامه‌ی پژوهشی را «متافیزیک تجربی» نامیده است. او مدعی است که این یک شیوه‌ی پژوهش غیرتقلیل‌گرانه است که اجازه می‌دهد تحلیل‌گر مفاهیم مدرنی همچون طبیعت و فرهنگ را به وضع تعلیق درآورد تا مشاهده کند کنشگران چگونه جهانشان را به انحائی برمی‌سازند که رودرروی طبقه‌بندی‌های مدرن می‌ایستد. صریح‌ترین گفت‌و‌گوی لاتور با فلسفه را می‌توان در کتاب‌های «ما هرگز مدرن نبوده‌ایم» (1993) و «امید پاندورا: مقالاتی درباره‌‌ی واقعیت مطالعات علم» (1999) یافت. 
در نوشته‌های اولیه‌ی لاتور فرهنگ علمی از منظر انسان‌شناسی مورد مداقه قرار می‌گیرد. او دانشمندان را به موضوع مطالعه تبدیل می‌کند تا کشف کند آنها واقعا چه می‌کنند—در تقابل با آنچه آنها و نظریه‌پردازان سنتی ادعای انجامش را دارند. در «زندگی آزمایشگاهی: ساختار اجتماعی واقعیات علمی» (1979) که همراه با استیو وولگار نوشته شده است، لاتور آن چیزی را ارائه کرده است که برخی محققان آن را نخستین مطالعه‌ی تفصیلی در فعالیت‌های روزمره‌ی دانشمندان در زیست‌بوم طبیعی‌شان قلمداد کرده‌اند. او بُعد مشارکتی/رقابتی علم را برجسته کرده و بر اتکای علم به شبکه‌ها و صورت‌هایی بلاغی تمرکز داشته است. لاتور نشان داده که چگونه واقعیت‌های علمی در اثر فعالیت درهم‌تنیده‌ی انسانی و غیرانسانی بنیاد می‌گردند. لاتور رفته‌رفته منتقد سیر پژوهش انسان‌محور شد که در «جامعه‌شناسی معرفت علمی» یافت می‌شود، او سپس نظریه‌ی کنشگر-شبکه را پذیرفت و در نهایت از آن نیز دست کشید. شهرتی که از او باقی ماند بیشتر ناشی از تأملات گسترده در خصوص مادیت است. او در کتاب «علم و عمل: جامعه چگونه از مهندسان و دانشمندان پیروی می‌کند» محصولات اصلی یک آزمایشگاه علمی—پیش‌نویس‌ها، نمودارها، داده‌های ثبت‌شده، عکس‌ها و مقالات منتشرشده—را «کتیبه» توصیف کرد. او با تفاوت‌نهادن میان علم در عمل و علم پیش‌ساخته به تجزیه‌و‌تحلیل نتایج علمی پرداخت و سپس جریان توسل به طبیعت را معکوس کرد. لاتور انگاره‌ی سنتی از علم را وارونه کرد، او نشان داد که آزمودن مقوّمات باعث تضعیف واقعیات علمی می‌شود. لاتور این فرض را مطرح کرد که طبیعت یک جوهر متعالی نیست، بلکه اثری است که فرایند پژوهش و بحث است. او در کتاب پاستوریزاسیون فرانسه (1988) از یک نشانه‌شناسی اصلاح‌شده و رادیکالیزه استفاده کرد تا از انسان‌هایی همچون لویی پاستور و غیرانسان‌هایی همچون میکروب‌ها، به‌مثابه‌ی «کنش‌ورزانی» که در فرایند قوام‌بخشی مشترک شکل یافته‌اند، توصیف متقارنی ارائه کند. حمایت لاتور از این تقارن از جانب جبهه‌های متعددی مورد نقد قرار گرفته است، اما شبکه‌ی همیاران او گویا در حال گسترش است.

منبع:
Protevi, John (ed), The Edinburgh Dictionary Of Continental Philosophy, Edinburgh University Press, 2005, p.351-2.
 


کلمات کلیدی: برونو لاتور، نظریه کنش-شبکه، جامعه‌شناسی علم